دوا(طلا) بوه نکمبه
یعنی تبدیل به دارو یا طلا هم بشه من اینکارو انجام نمیدم
ته برو مه دشت من بورم احمد دشت احمد راغون پلا داینه
تو بیا توی شالیزار من کار کن من میرم توی شالیزار احمد کار میکنم، چون احمد راغون پلا( پخت برنج با روغن و غذای لذیذ) میده
۱۹
خرداد
مردم سازه ره گنه سازه کتین
مردم به جارو(سازه) میگن جارو( سازه کتین)، یعنی مردم الآن جارو هم میخوان صدا کنن بهش احترام میذارن
۱۹
خرداد
شه کینگ بشسته بورده ممیج گوال سر نیشته
باسنش رو شسته رفته بالای کیسه کشمش نشسته
۱۹
خرداد
شه جینگاسر گل بخر مردم جینگاسر زر دنبال نشو
گل خرمن کوبی خودت رو بخور ولی دنبال طلای مردم نرو
۱۹
خرداد
بی دوآج با دوآج کار بکته
حکایت اون کسی که ملحف هداره و اون کسی که نداره پیش اومد( حکایت دارا و ندار، اونی که ملحفه نداره میخوابه و اونی که داره نه)
۱۹
خرداد
چفا چینکائشنا کیجا ریکائشنه
همونطور که برنج نیم دونه مخصوص گنجشکه (این) دختر هم برای (این) پسره
۱۵
خرداد